از وقتی که مرد خانه تصمیم به ازدواج دوم گرفته بود و مساله رو با خانواده اش در میون گذاشت ، چند ماهی میگذشت. من هم هنوز نمیدونستم که قراره زن دوم بشم. هر چند که مرد خانه به من علاقه مند شده بود ، تا اینکه کم کم مرد خانه برام از خانومش میگفت که زن خوبیه ، قبل از اینکه رسما بیاد خواستگاری منو با خانومش اشنا کرد و یه روز به طور تلفنی با هم حرف زدیم.
مسلم بود که مثل همه ی زنها اون هم دوست نداشت که هووو داشته باشه اما اینقدر هم متعصب نبود که اگر مردش بره زن دوم بگیره هوارررر کنه. اون صحبت تلفنی خیلی کارگشا بود. به توصیه مرد خانه من خیلی ارام و منطقی باهاش حرف زدم و گفتم که نمیخوام زندگیش رو خراب کنم. نمیخوام رقیبش باشم. اون هم فقط با یه جمله فهموند که اگر بخوای با مرد خانه باشی من حرفی ندارم . ( جمله اش تقریبا این بود که : من نباید بگم بیا زن دوم بشو یا به اون بگم برو زن دوم بگیر اما اگه خودتون خواستین من دیگه حرفی ندارم )
راستش من دلم هم براش میسوخت ، واضحه که براش سخت هست تحمل یه زن دیگه ، عشق به این آسانی ها شریک بردار نیست. برای من هم سخت بود اما حدیث دلدادگی و عشق سرکش من به مرد خانه این چیزها رو نمیدید. اقای خانه هم محبت هاش واقعی بود. هر طوری بود هم من و هم خانوم اول رو راضی کرده بود.
سلام آرمیتاجان یه درخواستی ازت دارم اگر ممکنه یه مقدار دقیق تر می گی آقای خانه دقیقا از چه الفاظی جهت راضی کردن شما استفاده کردن به چه شکل خانوادتون رو راضی کردن به هر حال شرایط زندگی شماکمی استثتایی هست اگر کامل و با جزئیات توضیح داده نشه زمینه رو برای قضاوت نابه جای شما برای بعضی از دوستان فراهم می کنه
باشه عزیزم. خانواده مون مخالف بودن. اما من اینقدر اصرار کردم که گفتن برو هر کاری میخای بکن اما الان راضین.
وبلاگت واسم جال بود یمدونی چرا چون واسم جالب بود چون حدودا مثل تو میخوا م شم
راستش من دو دلم که باهاش ازدواج کن م یا نه
این قبل زن داشته اما زنش بهش خیانت کرده اینم طلاقش داده
اما میترسم
خب بالاخره اون با زن قبلیش خابیده و.......
م ن یکم حساسم میشه کمکم کنی
ممنون میشم بیا وبلاگم نظرتو بگو
خواستگار خوب هم دارم ولی این چسبیده ور دلم
این که دو زنه نیست. چه عیبی داره باهاش ازدواج کنی؟ ترس نداره. ببین اگر مرد خوبیه باهاش باش.
سلام اگه آقای خونه دوباره از یکی دیگه خوشش بیاد ودوباره با اون زبونش با شما حرف بزنه راضی به ازدواج سوم همسرت می شی؟
نه
به حق چیزای نشنیده
خیلی دلم میخواد همسر شما چند سال بعد به فکر همسر سوم بیفته ..ببینم اون موقع هم همین حرفا رو میزنید؟
سه تایی برین خرید ..سه تایی برین سفر..سه تایی گل بگین گل بشنوین..
اصلن دوس ندارم ازداج کنه
خب چرا دوست نداری؟مرد به این خوبی که همه فامیل ازش تعریف می کنن.همه بهش اطمینان دارن.ناراحت نباش همون جور که همسر اولش رو راضی نگه داشته تورو هم می تونه راضی نگه داره.شاید قصه عشق و دلدادگی زن سوم هم قابل کنترل نباشه.خوبه که تو هم به همسرت اطمینان کنی و به حرفهاش دل بسپاری.بالاخره مرده به این خوبی حیف که زنهای بیشتری رو بی نصیب بذاره عزیزم
من فکر میکنم شما باید خیلی از هر نظر مثلا ظاهر،طرز صحبت،پوشش،و ...با خانم اول فرق داشته باشی و خلاصه اینکه جذابیتت خیلی بیشتر باشه،درسته؟
نه. فقط من پر حرف ترم. و ظریف تر. اما اونم خوشکله.
شاید به نوعی به یه طلاق عاطفی دچار شده بودن،کم حرفی بد دردیه
نه. رابطه خوبی داشتن. اما مرد خونه بالاخره اون وراضی کرده بود.
آرمیتا جون خیلی مرموزی،آدم دوست داره هی ازت سوال کنه چون واقعا قضیه پیچیده است.نمیشه آخه،یه جای کار میلنگه،نمیشه دو نفر با هم خوب و خوش بوده باشن بعد یدفعه زیر سر آقای شوهر بلند بشه،مگه اینجا عربستانه.شاید هم واقعا مومنن و مرد خونه چون مثل هر مرد دیگه ای هوس کرده،ترجیح داده به زنش بگه و هر دو زن رو به بازی نگیره،یعنی یواشکی و صیغه ای نباشه.نگفتی ساکن کدوم شهری؟آخه تو شهرهی عربی ازدواج دوم و سوم مرسوم تره.راستی بگم که با اینکه زن دومی ولی نمیدونم چرا قابل احترامی.مرسی جواب سوال ها رو میدی.فقط یذره مفصل تر جواب بده تا ما زن اولی ها حساب کار دستمون بیاد
مرد خونه دوست داره دور و برش شلوغ باشه و همه جمع باشن. هم بچه زیادد اره و هم اینکه شما باید بدونی که مردای حرارتی چطورین دیگه . اون واقعا یکی ازبهترین مرد ها هست. وصله هوسرانی بهش نمی چسبه. مفصل تر براتون مینویسم.
عزیزم امروز با وبلاگت اشنا شدم. از این به بعد هر روز بهت سر میزنم. از اول وبلاگت هم شروع کردم به خوندن.
ارمیتا جون بنویس دیگه،تعریف کن.قصه زندگی شما دو تا خانوم باید خیلی با بقیه هووهایی که در وبلاگهای دیگه میخوونیم فرق داشته باشه،هر دو تاتون راضی.یعنی اگه مرد خونه زن اول رو راضی نمیتونست بکنه،قید شما رو میزد یا نه؟یعنی این طور در میون گذاشتن مسئله با زن اول فقط محض اطلاع بود یا نه واقعا اجازه؟من فکر میکنم در هر صورت با شما ازدواج می کرد
سلام خانم تو یکی از مطالبتون دیدم نوشته بودین خدا رو شکر میکنین که همسرتون آدم خوب و چشم پاکیه!
عزیزم آدم چشم پاک با وجود زن و بچه دخترای دیگه رو دید نمیزنه و آمارشون رو نمیگیره.
در ضمن شما چون زن دومی و وارد زندگی یکی دیگه شدی همش سعی میکنی کار زشت خودت و اونو توجیه کنی و میگی با زبون همه رو قانع!! کرد.
حرف آخر: منتظر سومی باش. شک نکن. کافیه که قباحت کاری بریزه. اون وقت شما رو هم قانع میکنه
لینک کردم عزیزم
می خوام بخونمت من بعد.
با اجازه لینکت می کنم.
درکت نمیکنم...
خودت میگی که طرف هاته!
خودت میگی زن دوم گرفتن خوبه چون جلوی فساد رو میگیره
پس قبول داری که فقط برای تنوع سکس اومده سراغت!
امیدوارم شوهرت همینجور هات و باحال بمونه و شما برای نجات او از فساد! براش زن سوم بگیرید
خدا خیرتون بده
هات هست اما هوسران نیست
بعضی ها نظراتشون تنده
چون شمارو درک نمیکنن چون جای شما و مرد خونه نیستن
عزیزم خوشبختیت آرزومه
سلام
بعضیا خیلی قلمشون تنده. در نظر داشته باشید که دارید در مورد یک زوج خوشبخت صحبت می کنید.
حالا که دارن با این هجمه های تند، عاشقانه زندگی می کنن بهتره که این نظرات جهت دار کم بشه.
خیلی از مردهای متاهل مخفیانه کارهایی رو انجام می دن که همه ما باهاش برخورد کردیم. من به این مرد و به انتخاب شجاعانه این زن تبریک می گم.
ان شالله همه عاشق حقیقی باشن