همسر دوم خوشبخت

همسر دوم خوشبخت

یادداشت های یک زن دوم خوشبخت
همسر دوم خوشبخت

همسر دوم خوشبخت

یادداشت های یک زن دوم خوشبخت

حس امنیت

گاهی من و همراه بانوی اول با هم به خرید میرویم. 

گاهی هم تنها. 

گاهی بچه هایش با من گه میدارم و او میرود خرید.

خیالم جمع است که اگر ظهر خانه نباشم مرد زندگیم غذایی برای خوردن دارد. 

و جای امن و امانی برای خفتن. 


خیال بانوی اول جمع هست که وقتی نیست بچه هایش جایامن و امانی هستند. غذایی دارند. جای خوابی و پرستاری.