همسر دوم خوشبخت

همسر دوم خوشبخت

یادداشت های یک زن دوم خوشبخت
همسر دوم خوشبخت

همسر دوم خوشبخت

یادداشت های یک زن دوم خوشبخت

تربیت چند فرزند

بچه ها به استخر علاقه زیادی دارن اما شور و شوق روزه گرفتن در اونها اینقدر زیاد بود که اگه میفهمیدن کسی رفته استخر فوری بعدش میپرسیدن : مگه روزه رو باطل نمیکنه ؟

بعد لازم بود توضیح بدیم که : اونها حتما شب رفتن استخر. 

کوچیکتر ها زور میزنن مثل بزرگتر ها روزه بگیرن و بزرگتر ها گاهی ارزو میکنن کوچیک بودن .

شرم و حیایی که نسبت به هم دارن باعث شد تا سختی روزه رو به روی خودشون نیارن و قرص و محکم صبح رو به شب برسونن. گیم و کامپیوتر و منچ و مارپله و .... هم در کاهش سختی روزه شون بی تاثیر نبوده. 

همسر اول معتقده که سحری رو باید خیلی خوشمزه درست کرد تا بچه ها به هوای سحری خوشمزه هم که شده بیدار بشن و عادت کنن به روزه گرفتن. 

نظرات 16 + ارسال نظر
مرضیه شنبه 4 مرداد 1393 ساعت 15:13

اخی همسر اول تنهایی به این نتیجه رسید؟

راحله یکشنبه 5 مرداد 1393 ساعت 09:21

چرا یه جوری پست مینویسی که انگار ما همه چی از زندگیت میدونیم و فقط لازم حاشیه رو توضیح بدی؟؟؟؟؟
خب ما سردر گمیم
اینجوری همراهی کردن که فایده نداره
خب یه پست بذار توضیح بده
مال کدوم شهر هستید چطور خانم اول کنار اومده
اینکه بگی همه به آقا اعتماد دارن اصلا قابل باور نیست و با عرف و فرهنگ جامعه ما حتی این دلیلا خنده داره
اگه فقط جواب کامنتها رو بدی هم کافیه لازم نیست همه رو بی جواب تایید کنی به امید یه پست کامل
مرسی

بی نقاب دوشنبه 6 مرداد 1393 ساعت 11:54

لطفا این لینک رو ببینید:
http://www.tebyan.net/newindex.aspx?pid=277837
نظرتون چیه؟ همچنان معتقدید زنان بیشتر از مردان هستند و چاره اش در چند همسری است؟

shirin سه‌شنبه 7 مرداد 1393 ساعت 15:49 http://dokhtareaabi.blogsky.com

بستگی داره سنه بچه ها چقد باشه

shirin چهارشنبه 8 مرداد 1393 ساعت 23:43 http://dokhtareaabi.blogsky.com

این لینکی که داری با عنوان در راه زن دوم شدن؟؟ایشون زن دوم نشدن خدا را شکر پس لطفا عنوانو غوض کن

زندگی با تو می ارزد به تمام نا مردمانی ها .....در شهری با مردمانی غریبه در فصلهای سرد نا آشنایی و در زیر بارانهای سنگین ، نگاه هایی خیره به قدمهایم تنها عابری بودم ، که درک کرد با تو بودن می ارزد ، به تمام غربت این شهر ،و زندگی با مردمانی بیگانه، با نگاه هایی خالی از عشقهای دروغین ..زندگی با تو می ارزد به تمام نداشتن ها ...

نازلی یکشنبه 12 مرداد 1393 ساعت 14:09

خانم محترم خوشبخت
من امروز اتفاقی وبت رو پیدا کردم
اگه داستان مینویسی که واقعا سرگرم شدم و باید بگم نویسنده قابلی هستی
ولی اگه حقیقته پس واقعا درسته که میگن : از ماست که بر ماست
هیچ مردی در طول تاریخ ظلمی رو که ما زنها به جنس خودمون و همجنسای خودمون کردیم رو به ما نکرد
متاسفم ،واقعا برای طرز فکری که زن رو به شکل یه وسیله واسه ارضای نیاز جنسی شوهرش میبینه و درصورت اجازه ندادن به مرد برای بودن با زنهای رنگارنگ،احساس میکنه حقی از مرد ضایع کرده متاسفم.
واقعا برای طرز فکری که میگه :"حس حسادت در همه ما زنها هست" متاسفم.نه خانم خوشبخت،این اسمش حسادت نیست.این اسمش غیرته،غیرت و تعصب به زندگی،به حریم خانواده،به حرمت احساسی که بین یه زن و یه مرد وجود داره و باید بکر و مقدس باقی بمونه،این ارزش قایل شدن من بعنوان یه زن واسه زندگیمه که نمیپذیرم شوهرم عشق و احساس و محبت و درنهایت بسترش رو با یه زن دیگه شریک بشه.اینکه هرگز نمیپذیرم تن و روحی که با من گره خورده همزمان تو بغل یه زن دیگه هم باشه.چون برای خودم،حرمت بدن و روحم و حریم زندگیم ارزش قائلم و اجازه نمیدم به بهانه عشق به گند کشیده بشه.همون طوری که مردها نسبت به زنشون غیرت دارن و اگه دست مردی بهش بخوره میخوان شکمشو پاره کنن
حالا چطور واسه اونا میشه غیرت و واسه ما حسادت!!!؟؟؟
عاشق شدن که نشد مجوز واسه هر کاری که آدم دلش خواست
پس اگه فردا زن اون آقا هم عاشق یه مرد شد باهاش بره دیگه!!؟؟آها آها ببخشید یادم نبود که اون زنه و زن با مرد فرق میکنه،این فقط مرده که مجاز به هر کاری هست چون ممکنه نیاااااااااز داشته باشه و اونوقت اگه ارضا نشه عرش آسمون بلرزه!!!
حیف از کلمه مقدس عشق که روی هر بی بند و باری و بی اخلاقی میذارن و میخوان اینطوری تطهیرش کنن
ولی مطمین باش قبحش اینقدر زیاده که هیچوقت اینطوری تطهیر نمیشه

این طرز فکر ها رو بیخود به ما نچسبون.

دختر اسفندی یکشنبه 12 مرداد 1393 ساعت 18:30 http://roozhayaam.blogfa.com

سخته باورش برام

sina دوشنبه 13 مرداد 1393 ساعت 23:07 http://alone1.blogfa.com

nice

نفس سه‌شنبه 14 مرداد 1393 ساعت 13:39 http://www.hamdamemorteza.blogfa.com

اولین بار وبلاگتون رو میخوندم و برام بسیار جالب بود نوشته های کسیو میخونم که با یه دیده نگاه میکنه به زندگی هر چند اصلا نمیدونم چرا شما زن دوم شدید یا همسرتون چرا همسره دیگه ای گرفتن کلا جالب بود

خاله تارا شنبه 18 مرداد 1393 ساعت 13:12 http://s.t.2117.1360@gmail.com

سلام من وبلاگتون کامل خوندم و یه سوال فقط ازتون دارم
اگه مرد خونه دوباره موقعیتی پیش بیاد براش مث موقعیت شما و عاشق یکی دیگه بشه و بیاد بهتون بگه که میخواد یه همسر سوم و یا چهارم اختیار کنه شما مث همسر اول اجازه بهش میدین اینکار بکنه و براحتی که اون کنار اومد شما هم کنار میاد و هنوزم به نظرتون همچی گل و بلبل و عالیه و هنوزم نظرتون اینکه ترجیح میدید یه زن دوم باشید و با همسر بعدی هیچ مشکلی ندارید لتطفا فقط جواب این سوال من حتما بدید

سلام نه نمیخوام کس دیگه ای وارد زندگیمون بشه.

بیا با هم رفت و آمد نکنیم !
مثلا وقتی می آیی نرو

راحله یکشنبه 19 مرداد 1393 ساعت 11:47

چرا جواب خاله تارا رو اینجوری دادی
مگه شما نگفتی ما همیشه به مرد خانه اطمینان داریم.مگه نگفتی طوری رفتار کرده بود که زن اول وقتی مرد گفت میخوام زن دوم بگیرم اعتماد کرد و با خودش فکر کرد حتما لازمه که میگه
خب شما هم اعتماد کن اگه روزی گفت میخواد زن سوم بگیره فکر کن شاید لازمه لجبازی نکن طبق نوشته های خودت.اگه مانع زن سوم گرفتن بشی یا مخالفش هستی تمام حرفای خودت مبنی بر اعتماد کامل و قبول همه حرفهای مرد خانه رو نقض کردی!!
لطفا کامنت منم جواب بده کامنت برای تبادل نظره بدون جواب تایید کردن بی فایده اس

نادم دوشنبه 20 مرداد 1393 ساعت 15:10 http://aziiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiiizam.blogsky.com

همیشه منتظر کسی باش که حتی اگه با یه لباس ساده بودی ، خواست معرفیت کنه ، بگه این دنیای منه

بانو سادات یکشنبه 2 آذر 1393 ساعت 17:22

سلام خانومی
من به این روح بزرگ تو و همسر اول غبطه میخورم
امیدوارم حرفهای تکراری و احمقانه دوستان نتونه به این روح بزرگت خدشه ای وارد کنه
خوشحالم که خوشبخت هستید
من معتقدم اگه زنها قادر به این عمل نبودند اسلام همچین کاری را جایز نمیکرد و حرفت را قبول دارم که به مرد و زنش بستگی داره و قران هم در سوره نور به مردان میگوید اگه تونستید عدالت را رعایت کنید زن دوم بگیرید و این یعنی همه نمیتونن و کار سختیه
واینها هیچ ربطی به مساوات زن و مرد ندارد

من از خوندن نوشته هات عشق کردم و امیدوارم باز هم بنویسی از همه چیز و همه ی روز ات ...

گلشن به بانوسادات دوشنبه 17 آذر 1393 ساعت 13:08

سید جون همه مثل هم نیستن بففهم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد