همسر دوم خوشبخت

همسر دوم خوشبخت

یادداشت های یک زن دوم خوشبخت
همسر دوم خوشبخت

همسر دوم خوشبخت

یادداشت های یک زن دوم خوشبخت

هدیه ی عید

با مرد خونه رفتیم سفر. با دو تا ماشین که خیلی هم بهمون چسبید. ممکنه من و زن اول گاهی تو دلمون نسبت به هم حس خوبی نداشته باشیم اما جلو بچه ها اصلا بروز نداره و کاملا مثل دو تا مادر ، مثل دو تا خواهر ، مثل دو تا دوست رفتار میکنیم.


گذشته از نجابت اون ، نوع برخورد مرد خانه اجازه بی احترامی به کسی نمیده. 

معمولا هر کی مرد خونه رو با ما دو تا میبینه فکر میکنه یکیمون خواهرشیم و یکی هم خانومش. 

وقتی بر گشتیم مرد خونه به مناسبت عید فطر برای من و همسر اول یه سکه ی طلا داد.

به شوخی بهش گفتم چرا اینقدر دیر ؟

 مرد خانه گفتند که چون میخواستیم بریم سفر ، احتمال میدادم که یه وقت هزینه ی سفر زیاد باشه ، صبر کردم تا هزینه ها رو انجام داده باشم و بعد هدیه بدم. 

یه روز بین راه تولد یکی از بچه ها بود که سایر بچه ها خیلی مخفیانه یه کیک تولد گرفتن و بین راه یه جشن تولد خوشکل داشتیم. البته کادو ها رو قبل از سفر یادمون بود که با خودمون برداریم اما گرفتن ناگهانی کیک یه اقدام خیلی زیبا و قشنگ بود. 


نظرات 10 + ارسال نظر
گلشن یکشنبه 19 مرداد 1393 ساعت 21:27

سلام میشه لطفا پاسخ سوالم در پست بیداری سحر رو بدین?

با چه اسمی کامنت گذاشتین؟

shirin یکشنبه 19 مرداد 1393 ساعت 23:01 http://dokhtareaabi.blogsky.com

یعنی با هوو سفر بهت خوش گذشت!!!!!!

مامان نیکى دوشنبه 20 مرداد 1393 ساعت 04:55 http://littlebunny.blogsky.com

خییییییلى صبورید
هر دوتون!

راحله دوشنبه 20 مرداد 1393 ساعت 08:30

جواب منم در پست قبل بده با همین اسم کامنت گذاشتم

پ دوشنبه 20 مرداد 1393 ساعت 09:48

میشه تحصیلات شوهرتون رو بدونم

ارشد

زن دوشنبه 20 مرداد 1393 ساعت 22:50

از اینکه برا عید فطر هدیه بهتون دادن مطمئن شدم شما عرب هستین. چون عید فطر برا عربها مثل نوروز برا ماست و به هم عیدی میدن. کادوی به این گرونی هم که برا مناسابتهای مهم داده میشه مثل عید فطر برا عربها. در ضمن بخشی از اعراب با چند همسری مردها مشکل ندارن و این موضوع برا بقیه که عرب نیستن غیر قابل هضم و غیر قابل دفاع هست.

نه

مینا چهارشنبه 22 مرداد 1393 ساعت 13:17

ای کاش خاطرات همسر اول رو هم می شنیدیم...

. چهارشنبه 22 مرداد 1393 ساعت 16:19

احتمالا زن اول شبیه خواهرشه چون معمولا مردها زیاد با زن اول گرم نمی گیرن

ترانه پنج‌شنبه 6 شهریور 1393 ساعت 00:26

سلام
دوتا سوال دارم محض کنجکاوی... خوشحالم میکنی جواب بدی
همسر با کدومتون تو یه ماشین بود؟
شبا تو سفر کنار کدومتون میخوابید؟

بر خواب پسرا جدا بودن و خانوما جدا. ماشین هم مختلف بود اما دختر بزرگتر ها با هم بیشتر تو یه ماشین بودن. البته جا به جا هم میشدن

فافا یکشنبه 2 آذر 1393 ساعت 17:26

من یک سال و نیمه ازدواج کردم و بی نهایت همسرم را دوست دارم.از روز اول به این موضوع فک کردم که اگه اون بخواد من چیکار میکنم و واکنشم چیه؟ سخته اما ممکنه برام
همسرم اونقدر خوبه که میتونه زن دیگه ای را هم مزمان خوشبخت کنه
واقعا از همه نظر خوبه....

نوشته های شما هم این رو برام ممکن تر کرد.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد